امین محمدامین محمد، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

شازده کوچولو

عکسهای نوروزی

1392/1/19 15:13
1,372 بازدید
اشتراک گذاری

عید همه مبارک.

این عید که خیلی به ما خوش گذشت. با بزرگ شدن پسری سفرهامون شیرین تر میشه هرچند همش باید دنبال تو بدویم و مراقب شیطنتهات باشیم اما همشون مثل عسل شیرینند.

مثلا بهترین خاطره سفرمن از شمال امسال عید این بود که وقتی همه که تا ساعت 4صبح بیدار بودند تا 12 ظهر میخوابیدن من و تو از ساعت 8 با هم کلنجار میرفتیم و تو آخرش منو میکشیدی بیرون و از 9 صبح با هم تو کوچه های روستای ونوش قدم میزدیم. این یکی از بهترین صبحهای عمرم بود.

اینقدر آجیل و شیرینی خوردم شکم قلنبه شدم...

امین محمد با کلاه بابایی موقع بستن چمدون که خیلی خوشحاله چون من میبستم اون هی باز میکرد و همه چی و میریخت بیرون... همیشه به سفر عزیزم

امین محمد در حمام قجر و سرای سعدالسلطنه قزوین

پسری در سیزده بدر در باغهای شهریار

امین محمد بعد یه گل بازی حسابی...

اوقور بخیر مگه با ما قهری فلفلی...

 

پسندها (1)

نظرات (10)

نیر
22 فروردین 92 1:13
سال نو مبارک ای من قربون اون شکمت بشم همیشه به سفر خوسحالم که خوش بودین
زهرا مامان مه سما
24 فروردین 92 18:17
بهناز دستت درد نکنه کلی کیف کردم با عکسای امین خدا کنه امسال بتونم ببینمش چون میخوامبچلونمش و البته ببوسمش عاشقتم خاله
سحرناز
26 فروردین 92 0:37
ای جانم چقدر بامزه شده
مامان رادین
27 فروردین 92 17:38
سال نو مبارک خاله بهناز ایشالا دعاهای قشنگتون پای هفت سین همشون همین امسل براورده بشه
مهلا
2 اردیبهشت 92 22:53
چقدر خوشمزه از دست مامان فرار می کنی یعنی بزرگ هم شدی از دست خانمت اینطوری فرار می کنی
الناز مامان بنیا
9 اردیبهشت 92 14:53
عاشق عکساتم
حدیث
10 اردیبهشت 92 16:39
ای قربون قد و بالاااااش
مریم مامان پندار
16 اردیبهشت 92 23:27
به به چه عکسای نازی بهی من مرتب سر میزنم چند بار نظر گذاشتم انگار نیومده!چرا آپ نمیکنی ؟ پیش ما بیا
الناز مامان بنیا
2 خرداد 92 9:20
یه کم متن بنویس دوستم ای تنبل


النازجونم مرسی که سرزدی ... باورکن اصلا وقت نمیکنم راستشم بخوای من با نوشتن مجازی جورنیستم اما پسری دفترهای مخصوصی داره که کلی براش مینویسم اما امتحانام تموم بشه به خاطرتوهم شده چشم مینویسم بوووس
مینا
6 خرداد 92 16:43
عزیزم موفق باشی گلکم